ای خدا خودت که خوب می دونی از دلم نمی گیره نشونی بی وفا حالا دیگه نداره ذره ای محبت زبونی دل از منه دیوانه وار دوسم داره آخ قسم می خورد قسم می خورد که من دلم از دل تو جدا نمی شه
آخ، اگه برام اخم نکنی، ستاره می شم به شبت، اگه بخنده لب تو، یه بوسه می شم روی لبت. بخند که زندگی بخنده، بخند که زندگی بخنده. زمین اگه تنگت برات، بیا بریم به
آه با عشق او به دنیا بسته شده وجودم دنیا که زیرو رو نمیشه وقتی لباش میخنده میلرزه تارو پودم کسی برام او نمیشه این منم که قمارو باخته
رو نسیم آشیونه ساخته با عشق او به دنیا بسته شده وجودم دنیا که زیر و رو نمیشه وقتی لباش می خنده می لرزه تار و پودم
ادامه مطلب ...
نگاهم با تو خسته دل زبا ر غم شکسته دل شکسته خاطرم خسته دلم در خون نشسته گریه ام راه نفس را در گلو بسته دلم در خون نشسته گریه ام راه نفس رادر گلو بسته چو او را می پرستم در کنار هر که هستم نقش سنگم سرد و خاموشم به غیر از یاد او یاد دیگر در جهان گشته فراموشم
من که در آتش غمت صبورم شکستم برای تو غرورم بتو از هر کسی عاشقترم من از لحظه آشنائی با تو بودم همه بی رنگ و ریائی گنهم اینه که خوشبارم من حل نشد برام معمای تو یه غریبه ام با دنیای تو
نگفتم نمی تونی پیشم همیشه بمونی نگفتم برای عشق هنوز خیلی جوونی نگفتم نیمه راه تو از رفتن می مونی نگفتم مگه نگفتم گفتم ای راه پر از پیچ و خمه یه قدم شادی یکی رنج و غمه
یارب در زمانه بی پناهم رهروی گم کرده راهم بی گناهم بی گناهم ای خدا یارب دیگر از خود می گریزم بادل خود در ستیزم اشک غم تا کی بریزم ای خدا آه عاشقی سر گشته ام در دشت هستی مانده ام در نیمه راه خود پرستی ای خدا وا راهانم از شب تار جدائی رهنمایم شو بسوی
روشنائی
ادامه مطلب ...
عاشق شدم من در زندگانی بر جان زد آتش عشق نهانی یک سو غم او یک سو دل من در تار مویی در این میانه دل میکشاند ما را بسویی عاشق شدم من در زندگانی
یک دل میگه برو ، برو یک دلم میگه نرو ، نرو طاقت نداره دلم بی تو بی تو چی کنم پیش عشق ای زیبا، زیبا خیلی کوچیکه دنیا، دنیا با یاد تو ام هر جا هر جا ترکت نکنم سلطان قلبم تو هستی دروازه های دلم را شکستی پیمان یاری
غروب رخسار مهت صبح شراب نگهت دشت گلستان کند خلوت کاشانه را تبسم پر فرحت شکنجه موی سیهت بلبل خوشخوان کند این دل دیوانه را ای که زمن جدائی درد مرا دوائی
یادت میاد زمونی گفتی پیشم می مونی یادت میاد یادت رفت اونهمه مهربونی یادت میاد با دستات گل می زدی رو گیسوم می گفتی گل نداره رنگی پیش گل روم
تو مثل روزی و من دنیای شبها تو گل امید و من غوغای غم ها تو طلوع صبح و من تیرگی شب تو دوای درد و من نهایت تب تو گره گشا و من یک گره کور بین ما راهیه سخت و بس دور .
ای آنکه بی تو با غم اسیرم با تو یه جنگل بی تو کویرم بی تو چه سخته تنها نشستن غمگین و خاموش در هم شکستن ... خوبم با تو طلوعم بی تو غروبم با تو یه دریا بی توکویرم بی تو خاموش و تنها
تو برام لحظه خوب موندی تو کلام دلنشین خوندنی تو سکوتی خالی از هر قیل و قال مثل جنگلهای سرسبز شمال حسن قصه های زیبا رو داری لطف شعرای خوب نیما داری چشمای شرقی رویای داری خیلی ساده با تو صحبت می کنم .
آنقدر صبر نکردی که ترا سیر ببینم تا پس از آن همه دوری لحظه ای با تو بشینم انقدر سر به هوائی آنقدر مهر نداری که گذشته های ما را تو به روی خود نیاری آخه این چه آمدن بود آخه این چه رفتنی ای گریز پای عزیزم مگه دشمن منی .
وای که چه خوشحالم شاد و سبکبالم حالی دیگرست حالم وای از این دم از تو پر و بال من به تو می بالم موتو به یک عالم نه نمی دم تو کجا بوده ای از من جدا بوده ای تو عزیز دلم در دل ما بوده ای
بازم بازی تقدیر بازم این فالک پیر اونو از من جدا کرد یه روز ابری و دلگیر بازم غم و جدائی دوری و بی وفائی کوته و بی دوومه عمرای آشنائی اموون نداد
عشقمو دست کم نگیر من که برات می میرم همیشه از دل خودم سراغ ترو می گیرم عیبم نکن که عاشقم عاشق عشق پاکم یه عمریه دوستت دارم عاشق سینه چاکم غم عشق ترو من خریدم
دیگه بعد ازتو یه غمخوارکجا پیدا کنم مثل تو یار کجا پیدا کنم 2 دیگه بعد از تو به گلزار وفا مثل ترو گل بی خار کجا پیدا کنم طلوع تو برای من طلوع زندگی بود اول و آخر برای من عشق همین یکی بود
آمدی آرامش من بهم ریخت غصه دنیا تووی این دلم ریخت ساقی ماتم به پیاله شراب حسرت از سبوی غم ریخت به چه زحمت من ترو دست فراموشی سپردم
می دونم نمی تونی دیگه تنها بمونی توی قلب نازت ای دل غم دوری بنشونی نزار که بیشتر بشه رنج و دردم گریه نکن می رم و بر می گردم بر می گردم پشت سر مسافر گریه شگون نداره گریه وقت و بی وقت غصه و غم میاره این سفر روز گذره مثل یه خواب داره عمری مثل عمر یه حباب
تو معنی کلام عاشقانه ای لطافت شعرای عارفانه ای خواستن تو خواستن یک لحظه که نیست تو برا من همیشه جاودانه ای ای پری خاکی من تو از تبار شبنمی ترو خدا داده به من تو لایق ستودنی
منم دخترکی شاد سبکبالم و آزاد میخام آروزهای دلمو بگم به فریاد چقدر زندگی شیرین وای چقدر خوب و قشنگه دلم با آروزهاش توی سینه می جنگه میخام رنگ حقیقت بگیره آروزهام
خوشا از تو دلی بردن خوشا با عشق تو مردن خوشا که عاشقانه به دستت دل سپردن نگو از عشق تو سیرم که عشقت کرده زنجیرم نگو حرف از جدائی جدائی کرده پیرم کرده پیرم بشوقت رسیدم
باز اگر بال و پری باز کنم از قفس سوی تو پرواز کنم در کتاب عاشقان شیدا قصه دیگری آغاز کنم به صبوری بنشینم هر چه از دل بکشم من به افسانه شیرین خط باطل به بکشم دنیای عاشقانه دنیای رمز و رازه .
تازه گیها توو سینم عشق تو پا گرفته روی لبای عاشقم اسم تو جا گرفته بیا لحظه رو با همدیگه بسازیم تا که زنده هستیم به عشق هم بنازیم نلرزونیم دلی که به عشق تو مبتلا شد
خزر از نو خروشان شد غریبی کرد و جوشان شد کنار بندر و ساحل سرای باده نوشان شد تو ای دریا سلام ما پذیرا شو پذیرا شو تو ای ساحل درود ما پذیرا شو پذیرا شو
ازاون روز که بر دل اومد عشق تو در زد دل من بسویت کبوتر شد و پر زد تو شاید ندانی از آن لحظه دیدار بیادت نشستم چه شبهائی رو بیدار
خاطر خواه خاطر خوام میدونم خاطر خوام دیونه م خاطر خواتم والا به مولا خاطر خوام ... میدونم یار یار یار مهربونم در دردرت بجونم خاطر خوام میدونم خاطر خوام دیونه م
تو که هر شب میایی میخونه میخونه که ببوسی لب پیمونه پیمونه تو که میخایی بریزی شراب هی شراب روی آتیش دیوونه دیوونه خاکستر آتیشو پس می زنی با من به آتیش هوس می زنی
خدا خدا بشنو ای خدا حرفای مرا توو آسمون از توو کهکشون اون بالا بالا دلکم شور می زنه چرا آروم نمیشه باز دیگه چه مرگشه چی بگم روم نمیشه
پروانه رو بزک نکن. ستاره رو فلک نکن. دریاچه رو آتیش نزن. به من ، به عشق شک نکن. بذار که آینه شط ستاره و عسل شه. غروب گر گرفته بستری از غزل شه.برهنه زیر بارون رخت نسیم تن کن بوسه بده به مهتاب دنیارو قد من کن پروانه رو بزک نکن ستارو فلک نکن
ادامه مطلب ...
اگه نازی ندیدی آخخخ ناز آهو رو ببین پیچ و تابی ندیدی تاب گیسو رو ببین کلی ناز کلی نمک داره
ای آدما این زندگی گاهی چون بهشته این روزگار گاهی قشنگ گاهی زشته زشته اشک غم ریختن کی ثمر داره ناامید موندن کی اثر داره گهی زین به پشت گاهی پشت به زین ای عزیزترین اینه رسم این دنیا مگه به جز مشتی خاطره ای عزیز چی می مونه از ما یه رنگی محبت بابا میاره زمونه من و تو
کبوتر بی آشیونی هستم یه تنهای بی همزبونی هستم بین هزارتا آشنا غریبه من آن گل بی باغبونی هستم همیشه تنها منم همدم غم ها منم دیده فقط
ادامه مطلب ...
یه ساله که نیومدی دارم میشم دیوونه جدا از تو غم عالم تو قلب من مهمونه اگه هیچکس هم ندونه خدا خودش میدونه که این دنیا بدون تو برای من زندونه من من بی تو میمیرم بیا ببین غم کرده پیرم یادت هست می گفتی زکنار تو نمیرم یادت هست می گفتی از تو جداشم می میرم
ادامه مطلب ...
با من از عشق بگو نه که از کینه و درد. با من از عشق بگو نه که از دستای سرد. با من از عشق بگو نه که از جدایی یا. با من از عشق بگو نه که بی وفایی یا. دل که در اون عشقی نباشه دل نیست معنی بدون عشق چیست
امشب همه چیز جوره دل پر از عشق و شوره با اومدن یارم این خونه پر از نوره با اومدنت ای گل آسوده زهر رنجم باور کن ز خوشحالی در پوست نمی گنجم آسوده ز هر رنجم
ادامه مطلب ...
سال نو از راه رسید دیدارا تازه می شه توو دل خفته خاک پر از آوازه می شه درخت جوونه می ده چلچله می شه بیدار می رسه تازه نفس نامه رسون بهار مژده به بلبل بدید که نوبهار اومده
ای پر پروازم با تو هم آوازم توئی تواین دنیا محرم هر زارم من به تو می نازم راز و نیازم توئی نغمه سازم توئی سوز و گدازم توئی
یادم میاد اون قدیما کم و بیش تند و تیز از مدرسه بر می گشتی با قیل و قال می اومدی تو خونه کیف و کتابارا رو ی میز می زاشتی بچه محلا صدا می کردی بازی گرگم به هوا می کردی بی خبر از خوب و بد زمونه
گفتی که خطا نکنم عشق تو رها نکنم گفتی که برات می مونم دل از تو جدا نکنم من با تو حالا چی بگم از دورنگیات چی بگم اکنون که برام شده ای درد بی دوا چی بگم می گفتی که یه عمر با تو هستم