خوش آمدید
خوش آمدید

خوش آمدید

وی اس تی شرقی اورینتال 2 Oriental Soloist

سازهای این مجموعه داغ شامل لید، آکاردئون، کلارینت، فلوت، ویستل فلوت، نی، کاوالا، گاسبا، مجویز، نی انبان، سرنا، میزمار، مونجایرا، شاکولی، شوبابه، بالابان، برس، ساز، باقلاما، بوزوکی، تنبور، سنتور، سه تار، بانجو، عود، قانون، گیتار، استرینگ و ... می باشند که با کیفیت فوق العاده عالی در فرمت سمپلر کانتکت تولید شده اند.

 

ادامه مطلب ...

مارتیک افتاده اگر به خاک دیدی از شاخه جدا شقایقی را یا در دل موج سهمناگین توفان بشکسته قایقی را ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه

افتاده اگر به خاک دیدی از شاخه جدا شقایقی را یا در دل موج سهمناگین توفان بشکسته قایقی را ای عشق مرا نکرده باور آن لحظه مرا به خاطر آور در صبح

  ادامه مطلب ...

وفا نمی ریزه توو باغچه برگ زرد درختا شکوفه جان می گیره میوون باغ و صحرا دیگه فصل زمستون رخت سفر به تن کرد سپرده دست

نمی ریزه توو باغچه برگ زرد درختا شکوفه جان می گیره میوون باغ و صحرا دیگه فصل زمستون رخت سفر به تن  کرد سپرده دست باغچه بنفشه سرخ و زرد برای من که بی تو زاده درد و غمم توو این بهار پر بار غمین ترین آدمم

  ادامه مطلب ...

وفا عشق تو شادی دنیای منه آرزوی دل تنهای منه یاد تو قصه شبهای منه چشم تو مثل یه خورشید برام صبح شاد شب یلدای منه عطر شب

عشق تو شادی دنیای منه آرزوی دل تنهای منه  یاد تو قصه شبهای منه چشم تو مثل یه خورشید برام  صبح شاد شب یلدای منه عطر شب بوی

  ادامه مطلب ...

وفا ای خدا ای خدا بگو براش گل خنده رو لباش تن عاشقم فداش خونمون سایه نداره اگه هفت رنگی نداره

ای خدا ای خدا بگو براش گل خنده رو لباش تن عاشقم  فداش خونمون سایه نداره اگه هفت رنگی نداره


  ادامه مطلب ...

وفا هیچ می دونی که چشمات مثل چراغ جادوست گردن خوش تراشت گردن بره آهوست هیچ می دونی خوشگلی

هیچ می دونی که چشمات مثل چراغ جادوست  گردن خوش تراشت گردن بره آهوست هیچ می دونی خوشگلی 

  ادامه مطلب ...

شیبانی زمن نپرسی از چه حال زارم که بی تو چون گذشته روزگارم بدون روی ماهت ای نگارا برفته صبر و طاقت وقرارم زان شب که رفتی ای

زمن نپرسی از چه حال زارم که بی تو چون گذشته روزگارم بدون روی ماهت ای نگارا برفته صبر و طاقت وقرارم زان شب  که رفتی ای تو  از کنارم با خود بردی همه دارو ندارم  بجز دلی شکسته و پر از غم برگو

 

ادامه مطلب ...

شیبانی زمن نپرسی از چه حال دارم که بی تو چون گذشته روزگارم بدون روی ماهت ای نگارا برفته صبر و طاقت و قرارم زان شب که

زمن نپرسی  از چه حال دارم که بی تو چون گذشته روزگارم  بدون روی ماهت ای نگارا برفته صبر و طاقت و قرارم زان شب که تو رفته ای از کنارم با خود برده ای همه دار و ندارم

  ادامه مطلب ...

شبیری نگو بی تفاوت نگو سرده سردم با هرکه نساختم به تو بد نکردم من بلا کشیده بلا رو می شناسم منه وفا ندیده وفا رو می شناسم منه

نگو بی تفاوت نگو سرده سردم با هرکه نساختم به تو بد نکردم من بلا کشیده بلا رو می شناسم منه وفا ندیده وفا رو می شناسم منه

  ادامه مطلب ...

ساسان خسته ام از عشق و از دل بستگی دل بریدم از تو و از زندگی من می رم از بارگاه عشق تو تابه کی باشم تا به کی باشم اسیر

خسته ام از عشق و از دل بستگی دل بریدم از تو  و از زندگی من می رم از بارگاه عشق تو تابه کی باشم  تا به کی باشم  اسیر بندگی 2  خسته ام از تو گفتن از کلام عشق شنفتن

  ادامه مطلب ...

ساسان بی تو دیگه جوون به لبم رسیده کار دل من به جنون کشیده بیا با اون دستای مهربونت منو زدست غم نجاتم بده چشم من از قهر تو

بی تو دیگه جوون به لبم رسیده کار دل من به جنون کشیده بیا با اون دستای مهربونت منو زدست  غم نجاتم بده چشم من از قهر تو دریا شده  برای من این یه معما شده 2  گذشتی از من تو به این سادگی تنها گذاشتی منو تو زندگی

  ادامه مطلب ...

ساسان ای بلند بالا بلا گیسوهات رنگ طلا گل سرخ لب تو آرزوی لباتو آرزوی لب ما عشق تو مقدسه برا زندگیم بسه 2 تو برام یه سنبلی

ای بلند بالا بلا گیسوهات رنگ طلا   گل سرخ لب تو آرزوی لباتو آرزوی لب ما عشق تو مقدسه برا زندگیم بسه 2 تو برام یه سنبلی  بهتر از صدتا گلی تو غنیمتی برام  تو عزیزی بلبلی 2  عشق تو مقدسه بر زندیگیم بسه 2 

  ادامه مطلب ...

ساسان تو با من باش بزار مردم بدونند بزار مردم تو این غصه بمونند عزیزم جاودانه یار من باش دوای این دل بیمار من باش چند ساله که

تو با من باش بزار مردم بدونند بزار مردم تو این غصه بمونند عزیزم جاودانه یار من  باش دوای این دل بیمار من باش چند ساله که تو برای من رویایی تو جان منی امید هر فردائی  یک بوسه بده یک بوسه بده یک بوسه بده بخاطر تنهائی  یک بوسه بده بخاطر تنهائی


 

ادامه مطلب ...

ساسان حال که دیوانه شدم ، می روی بی سر و سامانه شدم ، می روی حال که دیوانه شدم ، می روی بی سر و سامانه شدم ، می روی می روی

حال که دیوانه شدم ، می روی بی سر و سامانه شدم ، می روی حال که دیوانه شدم ، می روی بی سر و سامانه شدم ، می روی می روی


  ادامه مطلب ...

ساسان به قلبم زده آتش خال لبهاش خریدن داره والله ناز چشماش می خنده زیر آفتاب گل موهاش هزار خاطر خواه داره قد و بالاش

به قلبم زده آتش  خال لبهاش  خریدن داره  والله ناز چشماش می خنده زیر آفتاب  گل موهاش هزار خاطر خواه داره  قد و بالاش  چه ناز و دلفریب ه

همیشه بی رقیبه  کاشکی تنها نزاره آخه دلم غریبه

  ادامه مطلب ...

پوران عروسی می کنی شویت مبارک سرمه بر چشم جادویت مبارک مرا از کوی خود راندی به خاری رقیبان بر سر کویت مبارک زیر آن تور حریر

عروسی می کنی شویت مبارک سرمه بر چشم جادویت مبارک مرا از کوی خود راندی به خاری رقیبان بر سر کویت مبارک زیر آن تور حریر خوش میکنی ناز ناز می

  ادامه مطلب ...

قصه ما پونه در کتاب خاطره من جای پای عشق تو مانده چشم من در هر ورق چشم من ...همه جا از عشق تو گشته قصه های گمشده گوید

در کتاب خاطره من جای  پای عشق تو مانده  چشم من در هر ورق چشم من  ...همه جا از عشق  تو گشته قصه های گمشده گوید دل تنگ و غم زده من  هر لحظه نام تو جوید

  ادامه مطلب ...

پونه آسمون آسمون چرا مهتاب تو پنهون می کنی مهتاب تو پنهون واسه چشمای عاشق من گل اشکاتو بارون می کنی اشکاتو بارون می کنی همه

آسمون آسمون چرا مهتاب تو پنهون می کنی مهتاب تو پنهون واسه چشمای عاشق من گل اشکاتو بارون می کنی    اشکاتو بارون می کنی همه هستم  با اوج صدات

  ادامه مطلب ...

مسعودی دیدی آخر او مرا تنها گذاشت دیدی آخر روی قلبم پا گذاشت رفت و ترکم کرد و از خود بر دلم خاطراتی تلخ و شیرین جا گذاشت هم دل

دیدی آخر او مرا تنها گذاشت  دیدی آخر روی قلبم پا گذاشت رفت و ترکم کرد و از خود بر دلم خاطراتی تلخ و شیرین جا گذاشت  هم دل و هم دم نبود نه از اول هم نبود من از او دل می کنم  لایق عشمقم نبود من در این پایان عشق در پی

  ادامه مطلب ...

مسعودی نازنینم. نازنینم عشقو دریاب اولین شعرخداست در دلم وحشت پرپر شدن خاطره هاست حرفی که از عشق نداریم نداریم همه حرفها

 نازنینم عشقو دریاب اولین شعرخداست در دلم وحشت پرپر شدن خاطره هاست  حرفی که از عشق نداریم  نداریم همه حرفها گلایه هاست  ما برومون نمیاریم نمیاریم بین ما فاصله هاست  نازنینم عشق دریاب اولین شعر خداست در دلم وحشت پر پر شدن خاطرهاست


  ادامه مطلب ...

مسعودی من شمعم شمع شبانه در عالم گشته فسانه همه جا خود را می سوزم که شب یاران افروزم می سوزم تا به سحرگه ، از رازم کس نشد

من شمعم شمع شبانه در عالم گشته فسانه همه جا خود را می سوزم که شب یاران افروزم می سوزم تا به سحرگه ، از رازم کس نشد آگه خوش و بی پروا می سوزم که ز سر تا پا می سوزم

  ادامه مطلب ...

مسعودی منم مسافر سرگردانم منم مسافر بی سامانم گهی به شهرم گهی به صحرا همیشه محزون همیشه تنها شده ام نالان ز غم یاران منم مسافر

 منم مسافر سرگردانم منم مسافر بی سامانم گهی به شهرم گهی به صحرا همیشه  محزون همیشه تنها شده ام نالان ز غم یاران منم مسافر منم، منم مسافر منم. گسسته جان از تنم منم مسافر منم  به شهر یاران دور افتادم به شادی و از شور افتادم 


 

ادامه مطلب ...

مسعودی عاشقمو دل‌ بر دریا زده ام،جرعه کشم قید دنیا زده‌ام. به ساده دل‌ من خوش آنکه دل‌ من شد مزار آرزو ها،تو هم سودی از این

عاشقمو دل‌ بر دریا زده ام،جرعه کشم قید دنیا زده‌ام. به ساده دل‌ من خوش آنکه دل‌ من شد مزار آرزو ها،تو هم سودی از این سودا نکردی. دل‌ من شد مزار آرزو ها،تو هم سودی از این سودا نکردی

  ادامه مطلب ...

گلپا مرا بوسه ای ده چو آن ساغر می که بوسد پیاپی لب میگساران مرا بوسه ای ده مرا بوسه ای ده نگه کن به شبنم که بوسد دمادم رخ سبزه

مرا بوسه ای ده  چو آن ساغر می که بوسد پیاپی لب میگساران مرا بوسه ای ده مرا  بوسه ای ده نگه کن به شبنم که بوسد دمادم رخ سبزه زاران  مرا بوسه ای ده  چو آن می که هر شب


 

ادامه مطلب ...

گلپا من که می دانم شبی ، عمرم به پایان می رسد. نوبت خاموشیِ من ، سهل و آسان می رسد. من که می دانم که تا ، سرگرم بزم هستی ام

من که می دانم شبی ، عمرم به پایان می رسد. نوبت خاموشیِ من ، سهل و آسان می رسد. من که می دانم که تا ، سرگرم بزم هستی ام. مرگ ویرانگر چه بی رحم و شتابان می رسد.

  ادامه مطلب ...

گلپا تا دو چشم خود را به هم زدم من عمر من چه طی شد ابر نو بهاری ندیده باران ، وقت برف دِی شد تا که سرنوشتم نوشته شد ، ذات من به

تا دو چشم خود را به هم زدم من عمر من چه طی شد ابر نو بهاری ندیده باران ، وقت برف دِی شد تا که سرنوشتم نوشته شد ، ذات من به غم ها سرشته شد شوق امروز و هر روز من چرا ؟

  ادامه مطلب ...

گلپا نشستم من و شکسته های دل شکسته و رسوا غریب و تنها خدا خدا دلم گرفته دلم گرفته جهان پر از غمه یه دشت ماتمه برام یه زندونه

نشستم من و شکسته های دل شکسته و رسوا غریب و تنها خدا خدا دلم گرفته دلم گرفته جهان پر از غمه یه دشت ماتمه برام یه زندونه شراره  غم درون سینه ام یه عمر مهمونه آه ای خدا ببین چه

  ادامه مطلب ...

گلپا هوس میکده داره، دل دیوونه ی من نمی دونه بی تو ایام بهارو چه کنه آخه باز خونه خرابه، غم عشق تو بگو دل آشفته ی بی صبرو قرارو

هوس میکده داره، دل دیوونه ی من نمی دونه بی تو ایام بهارو چه کنه آخه باز خونه خرابه، غم عشق تو بگو دل آشفته ی بی صبرو قرارو چه کنه چه کنه چه کنه می دونی که هر شبی دیوونه تو


  ادامه مطلب ...

گلپایگانی موی سپید و توی آینه دیدم آهی بلند از ته دل کشیدم تازیر لب شکوه رو کردم آغاز عقل هی ام زد که خودت رو نباز عشق باید

موی سپید از اکبر گلپایگانی موی سپید و توی آینه دیدم آهی بلند از ته دل کشیدم تازیر لب شکوه رو کردم آغاز عقل هی ام زد که خودت رو نباز عشق باید پادر میونی کنه


  ادامه مطلب ...

گلپا اشک من خودتو نگه دار ، نیا پایین منو رسوا می کنی آخه غم تو میون جمعی ، چرا تنها ، منو پیدا می کنی می شکنی منو با نگاهت

اشک من خودتو نگه دار ، نیا پایین منو رسوا می کنی آخه غم تو میون جمعی ، چرا تنها ، منو پیدا می کنی می شکنی منو با نگاهت ، پیش مردم ، آخه ای چشم سیاه خون قلب منو هر شب جای باده توی مینا می کنی


  ادامه مطلب ...

گلپا نه می مونده نه مستی از اکبر گلپایگانی نه مِی مونده نه مستی ، نه مِی مونده نه مستی شبامو غم گرفته مثل اینه که ساقی

نه می مونده نه مستی از اکبر گلپایگانی  نه مِی مونده نه مستی ، نه مِی مونده نه مستی شبامو غم گرفته مثل اینه که ساقی ، برام ماتم گرفت مثل اینه که ساقی برام ماتم گرفته

  ادامه مطلب ...

گلپا روی برگی بنویس عشق. روی برگی بنویس عشق، بنویس با چشم خیس عشق. عشق و تکرار کن دوباره، خط تیره بنویس عشق. عشق

روی برگی بنویس عشق. روی برگی بنویس عشق، بنویس با چشم خیس عشق. عشق و تکرار کن دوباره، خط تیره بنویس عشق. عشق فریاد پرنده س، ساکنه یا که رونده

  ادامه مطلب ...

گلپا خشکیده رود مهربانی ، مهربانی نیست ابر غم از هرسو گرفته ، آسمانی نیست پرپر شده گل ها ، باغ و بهاری نیست دل ها پُر از کینه

خشکیده رود مهربانی ، مهربانی نیست ابر غم از هرسو گرفته ، آسمانی نیست پرپر شده گل ها ، باغ و بهاری نیست دل ها پُر از کینه ، شده جز غباری نیست باغ و بهاری نیست

  ادامه مطلب ...

عهدیه شب جمعه تنها رفتم نرمک نرمک آسته آسته اندک اندک تا رسیدم خونه خاله خاله دیدم کیفش کوکه شوخ و شنگه خوشگل و خوش آب

شب جمعه تنها رفتم نرمک نرمک آسته آسته اندک اندک تا رسیدم خونه خاله خاله دیدم کیفش کوکه شوخ و شنگه خوشگل و خوش آب  و رنگه سر دماغه  خیلی خوشحاله خاله گفتش می بینم شنگولی گفتم دارم

 

ادامه مطلب ...

عهدیه ای خدا دلم تنگه آسمون بر سره جنگه یار من دلش سنگه سنگه سنگه ای خدا تو میدونی بی وفای من با من هر زمون به یک رنگه رنگه

ای خدا دلم تنگه آسمون بر سره جنگه یار من دلش سنگه سنگه سنگه ای خدا تو میدونی بی وفای من با من هر زمون به یک رنگه رنگه رنگه زیر و رو شده این

  ادامه مطلب ...