خوش آمدید
خوش آمدید

خوش آمدید

جاویدان مادر خداحافظ مادر از گناهم تو بگذر دورم از تو در اینجا غریبم غصه دوری ت شد نصیبم پنجه بر پنجه

مادر خداحافظ مادر از گناهم تو بگذر دورم از تو در اینجا غریبم غصه دوری ت شد نصیبم پنجه بر پنجه

  ادامه مطلب ...

جاویدان دوتا چشم سیاه داری. دوتا موی رها داری. تو اون چشات چیا داری. بلا داری بلا داری. دوتاچشم سیاه داری. توی سینت صفا داری

دوتا چشم سیاه داری. دوتا موی رها داری. تو اون چشات چیا داری. بلا داری بلا داری. دوتاچشم سیاه داری. توی سینت صفا داری. توی قلبت وفا داری. صف عشاق بدبخت.

  ادامه مطلب ...

جاویدان پرنده ای اسیرم ازتودانه میگیرم در کنج تنهایی تونباشی میمیرم بخدا من میمیرم میمیرم توبمان درپیشه من که این دنیا فانیه

پرنده ای اسیرم ازتودانه میگیرم  در کنج تنهایی تونباشی میمیرم  بخدا من میمیرم میمیرم  توبمان درپیشه من که این دنیا فانیه شب وروزتاره چشمم گریه ی پنهانیه.

  ادامه مطلب ...

اشکان وه که به دشت سینه بارش رحمتی تو بر تن خسته من دست محبتی تو برکه چشم تو چشمه الهام من غنچه گونه ات باده گلفام من برق نیازم

وه که به دشت سینه بارش رحمتی تو بر تن خسته من دست محبتی تو برکه چشم تو چشمه الهام من غنچه گونه ات باده گلفام من برق نیازم تو


  ادامه مطلب ...

اشکان اگه سرده بدن من اگه بی روح تن من نداره اگه صدائی حتی گریه کردن من اگه ماتم زده هستم از وجودم غم می ریزه توو دلم درد بزرگه

اگه سرده بدن من اگه بی روح تن من نداره اگه صدائی حتی گریه کردن من اگه ماتم زده هستم از وجودم غم می ریزه توو دلم درد بزرگه نام یک نام عزیزه . روی گل برگ وجودم رو تمام تارو پودم اگه تو غباری از غم می بینی بجای شبنم .


  ادامه مطلب ...

افسر شهیدی زندگی مون حیف زهم بپاشه گرمیه دستامون زهم جدا شه حیف که چشم آسمون آبی شاهد عشق پاک ما نباشه بسه دیگه التماس

زندگی مون حیف زهم بپاشه گرمیه دستامون زهم جدا شه حیف  که چشم آسمون آبی شاهد عشق پاک ما نباشه بسه دیگه التماس شاهد اشکام خداست .

  ادامه مطلب ...

افسر شهیدی توو لاله چشم سیات تاریکی پایون می گیره وقتی نگاهت می کنم مرغ دلم جون می گیره لبات مثل برگ گله گلای ناز اطلسی از

توو لاله چشم سیات تاریکی پایون می گیره وقتی نگاهت می کنم مرغ دلم جون می گیره لبات مثل برگ گله گلای ناز اطلسی از خجالت سرخ می شم وقتی به گلها می رسی بزار یه چیزی بهت بگم تو مثل عطر پونه ای .تو مثل شوق زندگی تو نبض هر جوونه ای .


 

ادامه مطلب ...

افسر شهیدی روزی که از تو جداشم روز مرگ خنده هامه. روز تنهایی دستام فصل سرد گریه هامه. توی اون کوچه غمگین جای پاهای تو مونده

روزی که از تو جداشم روز مرگ خنده هامه. روز تنهایی دستام فصل سرد گریه هامه. توی اون کوچه غمگین جای پاهای تو مونده. هنوزم اون بید مجنون عکس قلبت رو پوشونده. بعد تو

  ادامه مطلب ...

افسر شهیدی اگه سقف آسمون رو سرم خراب بشه/اگه آتیش بگیره زندگیم سراب بشه/اگه توی رگ هام بمیره خون/اگه سایه ی غم بگیره جون/دوست

اگه سقف آسمون رو سرم خراب بشه/اگه آتیش بگیره زندگیم سراب بشه/اگه توی رگ هام بمیره خون/اگه سایه ی غم بگیره جون/دوست دارم دوست دارم /دوست دارم دوست.

  ادامه مطلب ...

مهدیان بیا تاریکی بره صبح برسه رو گذشته خط باطل بکشیم بریم تا چشمه های آب حیات تا میتونیم خودمونو کر بدیم آتیشارو فووت کنیم

بیا تاریکی بره صبح برسه رو گذشته خط باطل بکشیم بریم تا چشمه های آب حیات تا میتونیم خودمونو کر بدیم آتیشارو فوت کنیم تو چشم شیطون تا قیامت بمونیم یه


  ادامه مطلب ...

مهدیان بازم تنگ غروبه ای خدا دلم تنگه. به هر جا که برم من آسمون همین رنگه. ای آسمون کبود مگه من چه بد کردم. که دلم ز دام بلا

بازم تنگ غروبه ای خدا دلم تنگه. به هر جا که برم من آسمون همین رنگه. ای آسمون کبود مگه من چه بد کردم. که دلم ز دام بلا نشود رها یکدم. دانی دلم چه خواهد شهد از لبش چشیدن.

  ادامه مطلب ...

مهدیان هر چی میاد سرمن بازی سرنوشته نفرین به روزگارم نفرین به این گذشته «چه سرنوشت شومی رو پیشونیم نوشته

هر چی میاد سرمن بازی سرنوشته نفرین به روزگارم نفرین به این گذشته «چه سرنوشت شومی رو پیشونیم نوشته

آخه چی میخایی از من توی ای غم


  ادامه مطلب ...

مهدیان اگه زمونه بده قفلی به لبهای من خوار غم زندگی نشسته در پای من اگر چه با درد و غم سخته دووم اوردن نشستن و شکستن دست

اگه زمونه بده قفلی به لبهای من خوار غم زندگی نشسته در پای من اگر چه با درد و غم سخته  دووم اوردن  نشستن و شکستن دست روی دست فشردن  غصه نخور زندگی خوب و تماشائیه با همه زیر و بمش امید فردائیه .

  ادامه مطلب ...

مهدیان بیا تاریکی بره صبح برسه رو گذشته خط باطل بکشیم بریم تا چشمه های آب حیات تا می تونیم خودمونو کر بدیم آتیشا رو فووت کنیم

بیا تاریکی بره صبح برسه رو گذشته خط باطل بکشیم بریم تا چشمه های آب حیات تا می تونیم خودمونو کر بدیم  آتیشا رو فوت کنیم تو چشم شیطون تا قیامت بمونیم یه گل یه گلدون

  ادامه مطلب ...

مهدیان وقتی من و دل تو زندگی عشق رو شناختیم...از رنج و غمش دم نزدیم سوختیم و ساختیم...انگار من و دل برده ی غم زاده ی عشقیم

وقتی من و دل تو زندگی عشق رو شناختیم...از رنج و غمش دم نزدیم سوختیم و ساختیم...انگار من و دل برده ی غم زاده ی عشقیم...چون هر دوتامون زندگی رو یکسره باختیم.

  ادامه مطلب ...

مهدیان زیر آسمون پیر و زیر خورشید کویر واسه این تن سوخته سایه ای ترو میخام واسه این که در سکوت خونه چون مرغ اسیر زین هم غم نکند

زیر آسمون پیر و زیر خورشید کویر واسه این تن سوخته سایه ای ترو میخام واسه این که  در سکوت خونه چون مرغ اسیر زین هم غم نکند گلایه ای  ترو  میخاد بیا تا خواستنیام تموم بشه  نزار این آرزوهام تموم بشه

  ادامه مطلب ...

فرشته دلم از تو وفائی نمی بینه غمی گر به دلم مونده همینه اشک در حلقه چشمم چو نگینه باز اون چشم سیاهت به کمینه به غم پریشونه

دلم از تو وفائی نمی بینه غمی گر به دلم مونده همینه اشک در حلقه چشمم چو نگینه باز اون چشم سیاهت به کمینه به غم پریشونه دل به غصه


  ادامه مطلب ...

فرشته دستم بگیر چون عاشقم من عاشق اون روی تو – بیا بیا که بشنوم دوباره من صدای تو گلایه از تو کی کنم منم که خاک پای تو

دستم بگیر چون عاشقم من عاشق اون روی تو – بیا بیا که بشنوم دوباره من صدای تو گلایه از تو کی کنم منم که خاک پای تو


  ادامه مطلب ...

الهه امشب دل من می تپد از گردش نگاهی چشمم سیاهی می رود از چشم دل سیاهی ای غزال زیبا بیا هم سخن من شنو سرخوش و غزل خوان

امشب دل من می تپد از گردش نگاهی چشمم سیاهی می رود از چشم دل سیاهی ای غزال زیبا بیا هم سخن من شنو سرخوش و غزل خوان بیا هم دهن من شو

  ادامه مطلب ...

الهه صحرا عیان کند بر ما صفای عالم را ببین به صحرا بود هویدا رخسار آرزوها کاش می وزد باد بهار دل بی قرار چون زلف یار نظر به

صحرا  عیان کند بر ما صفای عالم را ببین به صحرا بود هویدا رخسار آرزوها کاش می وزد باد بهار دل بی قرار چون زلف یار نظر به صحرا  فارغ از غم ها

  ادامه مطلب ...

الهه از سر دیواری شاخه تاکی را سر به برون دیدم خوشه انگوری، با همه زیبایی گشته نگون دیدم عاشق و مست و شیدا بود راز نهانش پید

از سر دیواری شاخه تاکی را سر به برون دیدم خوشه انگوری، با همه زیبایی گشته نگون دیدم عاشق و مست و شیدا بود راز نهانش پیدا بود سر به زمین تاک از پر ثمری بر سر

  ادامه مطلب ...

الهه زلف یارم ببین سوزم را نگر روزگارم ببین بنگر مژگانش را برگشته بخت مرا بین پرسی از قلب من آن غنچه دهن را بین گر بینی آن

زلف یارم ببین سوزم را نگر روزگارم ببین بنگر مژگانش را برگشته بخت مرا بین پرسی از قلب من آن غنچه دهن را بین گر بینی آن قامت رعنا را


  ادامه مطلب ...

الهه ای آنکه مست نازی گرچه شوخ وطنازی بیش از اندازه بینم بر حسن خود می نازی از بس تو افسونکاری جان مرا ازاری ناز هم اندازه دار

ای آنکه مست نازی گرچه شوخ وطنازی بیش از اندازه بینم بر حسن خود می نازی از بس  تو افسونکاری  جان مرا ازاری ناز هم اندازه دارد بی اندازه ناز داری

  ادامه مطلب ...

الهه خنده خنده خنده خنده خنده خنده شد بر لبت زیبنده گویی که لبخند تو گویی که لبخند تو آتش به جان افکندهآتش به جان افکنده شد کار

خنده خنده خنده خنده خنده خنده شد بر لبت زیبنده گویی که لبخند تو گویی که لبخند تو آتش به جان افکندهآتش به جان افکنده شد کار من شب و روز

  ادامه مطلب ...

الهه شدی از من غافل ترک وفا کردی دل من بشکستی وه چه خطا کردی منهم رفتم قفس این عشقمزیر و زبر سازم دل خونین شاد از عشق دگر سازم

شدی از من غافل ترک وفا کردی دل من بشکستی وه چه خطا کردی منهم رفتم قفس این عشقمزیر و زبر سازم  دل خونین شاد از عشق دگر سازم


  ادامه مطلب ...

الهه خوشا نسیم صحرا که بگذرد بر یارم که بوسه ها برگیرد ز چهره دلدارم وزد به تار مویش به عشوه ها گیسویش شانه کند به کام دل بر

خوشا نسیم صحرا که بگذرد بر یارم که بوسه ها برگیرد ز چهره دلدارم وزد به تار مویش به عشوه ها گیسویش شانه کند به کام دل بر رویش بوسه زند هر آنچه

  ادامه مطلب ...

الهه نگاه یارمن برد قرار من به وادی جنون کشد مرا نگاه دلستان بود بلای جان مپرس از این نگاه آشنا ای نگاه گرم ودلفریب زهم بپاشد

نگاه یارمن برد قرار من به وادی جنون کشد مرا نگاه دلستان بود بلای جان مپرس از این نگاه آشنا ای نگاه گرم ودلفریب زهم بپاشد تارو پود من  به من  چشاند جامی از بلا زند شررها بر وجود من  ای که از پری رویان جز وفا نمی خواهی

  ادامه مطلب ...

الهه من آن شمعی که به خلقت همه شب گوهر افشانم محروم از صحبت پروانه سوزان در اتش هجرانم گاهی در گوشه میخانه گاهی در کلبه

من آن شمعی  که به خلقت همه شب گوهر افشانم محروم از صحبت پروانه سوزان در اتش هجرانم گاهی در گوشه میخانه گاهی در کلبه ویرانه  گریم و 

  ادامه مطلب ...

جدائی الهه به دام غم افتادم کی روی دمی از یادم داده یاد تو بر بادم وای از این جدایی به دیگران پیوستی جام عشق من بشکستی رشته وفا

به دام غم افتادم کی روی دمی از یادم داده یاد تو بر بادم وای از این جدایی به دیگران پیوستی جام عشق من بشکستی رشته وفا بگسستی وای از این


  ادامه مطلب ...

الهه چشمات چه مهربونه ؛رنگ آسمونه دستات که چتر عشقه به سر من یه سایه بونه از چشمام می ریزه؛اشک دونه دونه قصه من و تو همه ج

چشمات چه مهربونه ؛رنگ آسمونه دستات که چتر عشقه به سر من یه سایه بونه از چشمام می ریزه؛اشک دونه دونه قصه من و تو همه جا ورد زبونه شعر عاشقونه ام پیچیده خونه به خونه

  ادامه مطلب ...

مقامی درد هجران یک شب تنها ، پیشم بازآ تا کی باشی ،در رویا ها بین سوز شبهای تارم وین راز قلبی پریشان جز درد هجران ندارم بی داد

یک شب تنها ، پیشم بازآ تا کی باشی ،در رویا ها بین سوز شبهای تارم وین راز قلبی پریشان جز درد هجران ندارم بی داد از دست رقیبان وای از تو وای از تو کز هر نگاهت

 

ادامه مطلب ...

آزاد هرکی میگه عاشق و بی قرارتم ، دروغه هر لحظه با گریه در انتظارتم ، دروغه هر کی میگه رفیقتم ؛ دشمن جون ِ پیمونه ی محبتش

هرکی میگه عاشق و بی قرارتم ، دروغه هر لحظه با گریه در انتظارتم ، دروغه هر کی میگه رفیقتم ؛ دشمن جون ِ پیمونه ی محبتش ، ساغر خون ِ هر کی میگه اسیر اون نگاهتم

  ادامه مطلب ...

قادری دلم پر از خون شده قد یه دریا سلامم بی جوابه چرا خدایا اگه رفاقت اینه حقیقت چیه؟ دست گرم رفاقت تو دست کیه؟ خیلی دلم گرفته

دلم پر از خون شده قد یه دریا سلامم بی جوابه چرا خدایا اگه رفاقت اینه حقیقت چیه؟ دست گرم رفاقت تو دست کیه؟ خیلی دلم گرفته از دست این زمونه چرا باید یه عاشق تنها


  ادامه مطلب ...

مهستی شریک سقف من نیستی بذار همسایه باشیم و فقط یک دونه دیوارو شریکم باش شریکم باش شریکم شریک عمر من نیستی بیا هم لحظه

شریک سقف من نیستی بذار همسایه باشیم و فقط یک دونه دیوارو شریکم باش شریکم باش شریکم شریک عمر من نیستی بیا هم لحظه باشیم و همین یک لحظه دیدارو

  ادامه مطلب ...

غمگین و تنها مهستی من تو رو دوست دارم اندازه دنیا نمیتونم که بمونم بی تو اینجا شبا وقتی میمونم خسته و تنها تا بیای میشمرم

غمگین و تنها مهستی من تو رو دوست دارم اندازه دنیا نمیتونم که بمونم بی تو اینجا شبا وقتی میمونم خسته و تنها تا بیای میشمرم ثانیه ها را تو همونی . سهم من از

  ادامه مطلب ...

مهستی میگفتی تویی که با من همزبونی میگفتی به خدا قدرمو میدونی میگفتی واسه من ... هنوزم دوستت دارم هنورم دوستت دارم تو چرا دروغ

میگفتی تویی که با من همزبونی میگفتی به خدا قدرمو میدونی میگفتی واسه من ... هنوزم دوستت دارم هنورم دوستت دارم تو چرا دروغ گفتی

  ادامه مطلب ...

مهستی بیا بنویسیم روی خاک رو درخت رو پر پرنده رو ابرا. بیا بنویسیم روی برگ روی آب توی دفتر موج رو دریا. بیا بنویسیم که خدا

بیا بنویسیم روی خاک رو درخت رو پر پرنده رو ابرا. بیا بنویسیم روی برگ روی آب توی دفتر موج رو دریا. بیا بنویسیم که خدا ته قلب آینه است. مثل شور فریاد یا نفس


  ادامه مطلب ...

بگذر مهستی دزدیده تو را نگاه کردم . آری به خدا گناه کردم من راز تو را به عرش گفتم . من راز تو را به عرش گفتم من شکوه تو به ماه

دزدیده تو را نگاه کردم . آری به خدا گناه کردم من راز تو را به عرش گفتم . من راز تو را به عرش گفتم من شکوه تو به ماه کردم . من شکوه تو به ماه کردم من نامه خود . سیاه کردم .

  ادامه مطلب ...

مهستی سپیده دم اومد و وقت رفتن حرفی نداریم ما برای گفتن حرفی که بوده بین ما تموم شد این جا برام نیست دیگه جای موندن من میرم

سپیده دم اومد و وقت رفتن حرفی نداریم ما برای گفتن حرفی که بوده بین ما تموم شد این جا برام نیست دیگه جای موندن من میرم از زندگی تو بیرون یادت باشه خونمو کردی

  ادامه مطلب ...

سرای محبت مهستی به لبخند آیینه ای تشنه ام. به آغوش بی کینه ای تشنه ام. سلامی صمیمانه آیا کجاست؟ سر آغاز الفت خدایا کجاست؟ خدایا

به لبخند آیینه ای تشنه ام. به آغوش بی کینه ای تشنه ام. سلامی صمیمانه آیا کجاست؟ سر آغاز الفت خدایا کجاست؟ خدایا سرای محبت کجاست؟ من آواره ام . شهر الفت کجاست؟

  ادامه مطلب ...

مهستی تو آخرین طبیبی که لحظه های آخر به داد من رسیدی تو نوری از خدائی که پیغام خدا را به گوش من رساندی به روح من دمیدی زیباترین

تو آخرین طبیبی که لحظه های آخر به داد من رسیدی تو نوری از خدائی که پیغام خدا را به گوش من رساندی به روح من دمیدی زیباترین بهاری پایان انتظاری

  ادامه مطلب ...

مهستی آهای مسافری که میری به سوی یاران هستی من یه قلبه بردار ببر به ایران این قلب نا امید و آب حیاتش بده از غم ها دق نکرده ببرو

آهای مسافری که میری به سوی یاران هستی من یه قلبه بردار ببر به ایران این قلب نا امید و آب حیاتش بده از غم ها دق نکرده ببرو نجاتش بده رسیدی به خاک پاکش بوسه بزن


  ادامه مطلب ...

مهستی کاش کاشکی بشهر شما سفر نمیکردم از سر کویت هرگز گذر نمیکردم کاشکی دل پاکمو بتو نمیدادم بپای تو عمرمو هدر نمیکردم

کاش کاشکی بشهر شما سفر نمیکردم از سر کویت هرگز گذر نمیکردم کاشکی دل پاکمو بتو نمیدادم بپای تو عمرمو هدر نمیکردم کاش میدونستم بیوفایی داری زمن قصد

  ادامه مطلب ...